ضلالت مشرکان (قرآن)یکی از مصادیق ضلالتپیشگان که در آیات قرآن بیان شده، مشرکان هستند. ۱ - نهایت ضلالتمشركان، در مقابل پیامبر صلیاللهعلیهوآله و در نهايت ضلالت و گمراهى: «... قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جاءَ بِالْهُدى وَ مَنْ هُوَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛... بگو: پروردگار من از همه بهتر مىداند چه كسى برنامه هدايت آورده، وچه كسى در گمراهى آشكار است.» ۲ - بازخواست از عامل ضلالتقیامت، صحنه بازخواست خداوند از معبودان باطل، درباره گمراهى مشركان: «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ؛به خاطر بياور روزى را كه همه آنان و آنچه را كه غير از خدا مىپرستند جمع مىكند، آنگاه به آنها مىگويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديديا خودشان راه را گم كردند؟!» ۲.۱ - انکار معبودان باطلانكار معبودان باطل در قيامت، نسبت به نقش خود در گمراهى مشركان: «وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَ ما يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبادِي هؤُلاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ • قالُوا سُبْحانَكَ ما كانَ يَنْبَغِي لَنا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِياءَ ...؛ به خاطر بياور روزى را كه همه آنان و آنچه را كه غير از خدا مىپرستند جمع مىكند، آنگاه به آنها مىگويد: آيا شما اين بندگان مرا گمراه كرديديا خودشان راه را گم كردند؟! در پاسخ مىگويند: منزّهى تو! براى ما سزاوار نبود كهغير از تو اوليايى برگزينيم، ولى آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودى تا اينكه به جاى شکر نعمت ياد تو را فراموش كردند و همگى تباه و هلاك شدند».» ۳ - ضلالت مشرکان صدراسلامضلالت مشركان صدر اسلام و نیاکان آنان: ۱. «وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ؛و هنگامى كه به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده است، پيروى كنيد. مىگويند: نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم، پيروى مىنماييم. آيا اگر پدران آنها، چيزى نمىفهميدند و هدايت نمىيافتند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!» ۲. «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ قالُوا حَسْبُنا ما وَجَدْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ؛هنگامى كه به آنها گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده، و به سوى پيامبر بياييد.، مىگويند: آنچه پدران خود را بر آن يافتهايم، ما را بس است.؛ آيا اگر پدران آنها چيزى نمى دانستند، و هدايت نيافته بودند (باز هم بايد از آنها پيروى كنند)؟!» ۳. «إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ؛چرا كه آنها پدران خود را گمراه يافتهاند.» ۴ - ضلالت مشرکان قوم ابراهیمضلالت مشركان قوم ابراهیم و نياكان آنان: «وَ لَقَدْ آتَيْنا إِبْراهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَ كُنَّا بِهِ عالِمِينَ • إِذْ قالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَها عاكِفُونَ • قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدِينَ • قالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛ما وسيله رشد ابراهيم را از قبل به او داديم؛ و از شايستگى او آگاه بوديم، آن هنگام كه به پدرش (سرپرستش كه در آن زمان عمويش آزر بود) و قوم او گفت: اين مجسمههاى بىروح چيست كه شما همواره آنها را پرستش مىكنيد؟! گفتند: ما پدران خود را يافتيم كه آنها را عبادت مىكنند. گفت: به يقين شما و پدرانتان، در گمراهى آشكارى بودهايد.» ۵ - مصداق ضلالت مشرکانمصادیق ضلالت مشرکان عبارتند از: ===انکار معاد== ناباورى مشركان به معاد، نمونه بارزى از گمراهى آنان: «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا • وَ قالُوا أَ إِذا كُنَّا عِظاماً وَ رُفاتاً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً؛ببين چگونه براى تو مَثَلها زدند؛ در نتيجه گمراه شدند، و نمىتوانند راه حق را پيدا كنند. و گفتند: آيا هنگامى كه ما، استخوانهاى پوسيده و پراكندهاى شديم، دگر بار با آفرينش تازهاى برانگيخته خواهيم شد؟!» ۵.۱ - عناد با پیامبر اسلاممخالفت مشركان با پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اظهار عناد آنان با با تمثيلهاى ناروا، موجب گمراهى و از دست دادن زمينه هدایت: «انْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثالَ فَضَلُّوا فَلا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا؛ببين چگونه براى تو مَثَلها زدند؛ در نتيجه گمراه شدند، و نمىتوانند راه حق را پيدا كنند.» «فلايستطيعون» تفريع بر «ضلّوا» است و مراد از آن، بسته شدن تمامى راههاى هدايت براى آنان است. ۵.۲ - پیروی از شیطانپافشارى مشركان پيرو شیطان، بر گمراهى خويش: «وَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَكُمْ وَ لا أَنْفُسَهُمْ يَنْصُرُونَ • وَ إِخْوانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الغَيِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ؛و كسانى را كه جز او مىخوانيد، نمىتوانند ياريتان كنند، و نه حتّى خودشان را يارى دهند. و مشركان را برادرانشان از شياطين پيوسته در گمراهى پيش مىبرند، و در اين راه كوتاهى نمىكنند.» بر اين اساس كه ضمير در «لايقصرون» به مشركان برگردد. ۶ - عناوین مرتبطضلالت و شرک (قرآن). ۷ - پانویس۸ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۹، ص۱۰۴، برگرفته از مقاله «مصادیق ضلالتپیشگان (مشرکان)». |